www.iiiWe.com » بررسی میزان موفقیت در تولید مدیران اجرایی برای پروژه‌های عمرانی

 صفحه شخصی سید فرزاد مدرسی زاده   
 
نام و نام خانوادگی: سید فرزاد مدرسی زاده
استان: خراسان رضوی - شهرستان: مشهد
رشته: کارشناسی ارشد عمران - پایه نظام مهندسی: سه
شغل:  مدرس - مهندس
شماره نظام مهندسی:  193041760
تاریخ عضویت:  1394/02/06
 روزنوشت ها    
 

 بررسی میزان موفقیت در تولید مدیران اجرایی برای پروژه‌های عمرانی بخش عمران

1

- مقدمه
مهندس عمران بایستی نقشی کلیدی مدیریت اجرایی پروژه‌های عمرانی داشته باشد. این اعتقاد به عنوان اساس کار این مقاله همراه با درک صحیحی از آموزش نحوه مدیریت در نظر گرفته شده است. پروژه‌های عمرانی به علت وسعت دامنه کاریشان به فرایندی پیچیده تبدیل شده اند و مدیران پروژه های عمرانی بایستی تمامی محدودیت ها و مسائل اجتماعی و اقتصادی و زیست و محیطی و غیره را به کنترل خود در آورند.تمامی این عوامل نشان دهنده نیاز به آموزش مناسب برای کسب مهارت‌های مدیریتی لازم است. آموزش‌های مدیریت کارگاه‌های عمرانی می‌تواند با وارد شدن به برنامه درسی مهندسین علاوه بر مهارت‌های فنی، مهارت‌های مدیریتی مهندسان را نیز بیافزایند و مهندس عمران را قادر سازد تا مدیریت اجرای پروژه‌های خود را به بهترین نحو انجام دهد.


1- مدیریت اجرای پروژه‌های عمرانی موضوع جدیدی نیست.
هرچند امروزه این مدیریت به امری حیاتی تبدیل گشته است. مدیریت اجرا در کنار طراحی و تجزیه و تحلیل پروژه به عنوان بخش مهمی از کار مهندسین محسوب می‌شود و روز به روز بر اهمیت آن افزوده می‌گردد. تلفیق دانش طراحی مهندسی و مدیریت اجرایی پروژه‌ها امری ضروری و نیازی برای جامعه مهندسین محسوب می‌شود. مدیریت اجرای پروژه‌های عمرانی تنها نمی‌تواند به عنوان یک نظریه یا تئوری در کتاب یا جزوه آموزش داده شود بلکه بایستی به مرور زمان به تکامل و بلوغ برسد. البته شکی نیست که آموزش، پایه و اساس توسعه دانش در هر علمی است ولی به تنهایی نمی‌تواند کافی باشد. بنابراین باید به بهترین روش برای آموزش‌های دانشگاهی جهت تولید مدیران اجرایی موفق در پروژه‌های عمرانی دست یافت، تا دانشجویان امروز در آینده به مدیران موفق در عرصه مدیریت تبدیل شوند.

2- مدیریت اجرایی پروژه‌های عمرانی
مدیریت اجرای پروژه را می‌توان به چندین روش تعریف کرد. اما تعریفی که می‌توان انجام داد این است که اجرای پروژه، ایجاد، گسترش و پیاده سازی طراحی‌های عمرانی است و مدیریت اجرا، امری است که به کنترل فعالیت‌های پروژه می‌پردازد. در واقع مدیریت اجرایی پروژه را می‌توان کنترل داشتن بر منابع موجود به منظور دستیابی به هدف تعریف کرد. علم مدیریت اجرای پروژه‌های عمرانی، موضوع جدیدی نیست بلکه از ابتدای پیدایش تمدن‌های بزرگ در سطح دنیا وجود داشته است. شاید امروزه پروژه‌هایی چون شهرک سازی، ساخت اسکله، ساخت بنادر، سکوهای گازی و نفتی، کارخانجات عظیم، سدها، تونل‌ها، پل‌ها و برج‌ها را به عنوان پروژه‌های عظیم و نیازمند به مدیریت توانمند بشناسیم، اما با نگاه بر آثار تاریخی چون اهرام ثلاثه، تخت جمشید، معابد سنگی اقوام مایا، دیوار بزرگ چین، و چندین و چند آثار عظیم تاریخی دیگر که گاهی ساخت بعضی از آن‌ها به عنوان عجایب هفت‌گانه دنیا تلقی می‌شوند، بتواند به فهم تاریخچه این علم کمک نماید. قطعا ایجاد چنین پروژه‌های عظیمی در زمان خود، نیازمند برنامه ریزی و هماهنگی دقیق و گسترده‌ای بوده است که در گذشته دور بدون آنکه تعریفی ار علم مدیریت اجرایی وجود داشته باشد، به بهترین شکل ممکن عمل شده است.
مدل‌های اجرای پروژه‌های عمرانی از گذشته تا کنون تغییرات بسیار زیادی کرده است و بایستی نگرانی اصلی امروز ما، مدیریت اجرایی آینده باشد. مهندسان امروز باید به مدیران فردا جهت اجرای پروژه‌های عمرانی تبدیل شوند که بتوانند پاسخگوی نیاز مدیریتی باشند.مثالی از یک مدیریت اجرایی موفق پروژه توسط جان کمبل [1 - 4] بیان شده است که در آن مدیریت ساخت کشتی توسط حضرت نوح (ع) تبیین شده است. در پروژه ساخت کشتی، نوح بدون داشتن آموزش و علم کافی، شروع به ساخت یک کشتی عظیم می‌کند. مطمئنا این کار نیازمند وجود یک مدیریت قوی خواهد بود که بتواند تمامی عوامل را نظیر،مهندسی زمان، مهندسی کشتی، مهندسی دریا، زیست شناسی، هیدرودینامیک، استاتیک، علوم مربوط به سیالات، ارزیابی و خرید، انتخاب نوع مصالح، طراحی، تبلیغات و غیره را در نظر گرفته و پروژه‌ای عظیم را با امکانات اندک به ثمر رساند. نتیجه این مدیریت در اجرای یک پروژه عظیمدر آن زمان، بقای نسل موجودات امروزی زمین بوده است که نشان دهنده موفقیت این پروژه می‌باشد. شاید با این مثال حیاتی بودن امر آموزش مدیریت اجرایی پروژه‌های عمرانی درک شود. بنابراین بایستی برنامه‌ای جهت پرورش مدیران توانمند ارائه داد.

3- مدیران اجرایی پروژه‌های عمرانی
پروژه‌های عمرانی اموری، بسیار پیچیده شده‌اند و روز به روز بر این پیچیدگی افزوده خواهد شد.پروژه‌های عمرانی تنها شامل تعدادی نیروی کار، ماشین آلات، ادوات، ساختمان و نقشه نمی‌باشند بلکه ترکیبی از اقتصاد، صنعت، ساخت و ساز و علم مهندسی سازه و جامعه شناسی می‌باشند. قطعا ابعاد بزرگتر و بیشتری از پروژه‌های عمرانی وجود دارد که در آینده بر اهمیت آن‌ها پی برده خواهد شد. مدیران اجرایی پروژه‌های عمرانی، بایستی چنان آموزش دیده باشند که از تمامی این مسائل و حتی مسائل مربوط به محیط زیست که از جمله مسائل مهم روز دنیاست، آگاهی داشته باشند و بتوانند ارتباط صحیحی بین تمامی این عوامل ایجاد نمایند. تعادل بین انسان و محیط زیست و منابع طبیعی امری نیست که بتوان در یک کارگاه عمرانی به آن دست یافت، بلکه نیازمند آموزش است.
وود وارد [5 و 6] در مقاله‌ای با موضوع مدیران پروژه آینده، استدلال می‌کند که در دوره‌های مختلف زمانی بایستی دانش واقعی مربوط به مدیریت پروژه و توسعه مهارت‌های ذهنی فرد، تعامل وجود داشته باشد که در دید وود وارد، منظور همان مهندسان عمران بوده است و ذکر کرده است که عامل اصلی تولید چنین فرایندی، تقویت آموزش‌های دوره مهندسی توسط پرسنل با تجربه و با علم مدیریت و درگیر با مسائل مدیریت اجرایی عمرانی است و فرد ایده‌آل برای مدیریت اجرای پروژه‌های عمرانی را خود مهندس عمران می‌داند و بحث را حول مهندس عمران ارائه داده است. وود وارد بیان می‌کند که مهندس عمرانی که ادعا دارد که باید در نقش مدیر اجرایی پروژه قرار گیرد، باید تمامی پیامدهای ناشی از شکست پروژه را هم تقبل کند. بنابراین لزوم آموزش‌های مهندسی را مد نظر قرار داده است.
آموزش مدیریت اجرایی از جمله مسائلی است که در دانشگاه‌های مهندسی کم اهمیت جلوه می‌کند و اغلب نادیده گرفته می‌شود. دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی، نقش زیادی در تولید مدیران اجرایی موفق پروژه‌های عمرانی ندارند و تمام تمرکز بر روی جنبه‌های فنی مهندسی است و فرایند تولید مدیران اجرایی موفق اغلب بر دوش خود مهندسین و بخش‌های صنعتی و خصوصی است که باید هزینه‌های این امر، اعم از زمان و سرمایه را پرداخت نمایند. این نظریه که نقش مهندسین عمران در تمامی بخش‌های پروژه عمرانی ضروری نیست، باعث شده است که بخش مهمی از نقش حرفه‌ای مهندسین عمران نادیده گرفته شود. این امر باعث ناکامی و ضعف در ساخت بسیاری از پروژه‌های عمرانی شده است.شاید بهتر باشد تعامل همه جانبه را سرلوحه کار قرار داد تا بتوان در آینده، نتیجه‌ای مطلوب‌تر گرفت. اگر جنبه‌های مدیریتی مهندس عمران در اجرای پروژه‌های عمرانی نادیده گرفته شود، در واقع مهندس عمران به یک تکنسین ساختمانی تبدیل می‌شود که تنها در مورد مسائل فنی صاحب نظر است و مدیریت همه جانبه یک پروژه عمرانی برایش امری خیالی خواهد بود. بنابراین لزوم آموزش مدیریت اجرایی، امریست حیاتی و جنبه‌هایی از رفتارهای انسانی و سازمانی را نیز در بر خواهد داشت.

4- سیستم‌های آموزش مدیریت و راهکارهای پرورش مدیر اجرایی
برای واژه‌ها در مباحث قبلی اشاره شده است که آموزش‌های صورت گرفته بایستی یک مهندس عمران را به عنوان هسته مرکزی اجرای پروژه‌های عمرانی بشناساند و عدم دریافت آموزش‌های لازم این خطر را دارد که مهندس عمران، در اجرای پروژه خود دچار شکست و سرافکندگی شود. وجود جنبه‌های مختلف در یک پروژه، امری است غیر قابل کتمان، اما آیا امکان تسلط بر همه امورات در اجرای یک پروژه عمرانی، آن هم در عمل وجود دارد. وجود رهبران متعدد در اجرای یک پروژه که هیچ گونه علمی نسبت به سایر علوم ندارند، مصداق ضرب‌المثل آشپز اگر دو تا شود، آش یا شور می‌شود یا بی نمک است. پس بایستی مدیر ارشدی با علم نسبی و کافی در تمام علوم مربوط پرورش یابد تا بتواند اجرای یک پروژه را با موفقیت همراه کند. اما با آموزش‌های موجود، امکان تولید مدیری با چنین ویژگی‌هایی ممکن نیست. زیرا مباحث مفیدی جهت رسیدن به چنین مدیریتی در دروس آموزش مهندسی وجود ندارد.
وارژاوسکی [7] طی تحقیقی که بر روی توانمندی مهندسان عمران فارغ‌التحصیل از دانشگاه‌های آمریکا صورت داد، به این نتیجه رسید که توانمندی هر یک از مهندسان در یک زمینه کاری بیش از سایر زمینه‌ها است. مباحثی چون اقتصاد، محیط زیست، نیروی انسانی، بحث‌های مکانیکی و تاسیساتی، نرم افزار و غیره، موضوعاتی بودند که هر کدام از مهندسان در یک موضوع تسلط بیشتری داشت و این پراکندگی مهارت‌ها را نشان‌دهنده علاقه‌مندی افراد به موضوعات دانست نه آموزش‌های صورت گرفته و بیان داشته است که ضعف در آموزش مدیریت در بین مهندسین مشهود است.
گیفورد [8] طی تحقیق مشابهی که در انگلستان صورت داد، نشان داد که مهندسین عمران فارغ‌التحصیل انگلیسی، هیچ دیدی نسبت به قراردادهای مالی عمرانی و مدیریت اجرای پروژه عمرانی ندارند. همچنین مطالعه‌ای که ویرن [9] انجام داده است بیان می‌کند که مدیریت اجرایی پروژه‌های عمرانی، یک موضوع جداگانه از سایر علوم نیست و علمی است که بایستی به موازات سایر علوم آموزش داده شود و این آموزش باید در همان مراکز آموزشی صورت پذیرد. این امر که مهندس عمران باید بر مسائل فنی مسلط باشد نافی این قضیه نیست که مهندس عمران باید مدیر اجرایی موفقی باشد، بلکه باید علاوه بر مباحث فنی مهندسی در سایر زمینه‌ها نیز علم داشته باشد.
تحلیل بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد که در دروس آموزشی ضعف شدیدی در زمینه تولید مدیران اجرایی وجود دارد و به انقلابی عظیم در محتوای برنامه درسی مهندسی عمران نیاز است و این فرآیندی نیست که تنها در مقاله یا جلسه و یا کنفرانس و همایش بیان شود، بلکه نیازمند به وجود آمدن یک عظم راسخ برای حل مسئله است. شاید ضعف در آموزش‌های لازم در دانشگاه‌ها باعث از بین رفتن فرصت‌ها، زمان و سرمایه و مهم‌تر از آن، از بین رفتن استعدادها و پتانسیل‌ها شود. مهندس عمران جوانی که مسئولیت انجام یک پروژه را بر عهده می‌گیرد، با وجود علم، توانمندی و مدیریت قوی، به علت ضعف در اطلاعات و آموزش، با شکست بزرگی در زندگی کاری روبرو می‌شود و عدم توانمندی در اجرای یک پروژه عمرانی، اجرای پروژه عظیم را برای او تبدیل به رویا خواهد کرد.
به نظر گابریل [10] شکاف بین تئوری و عمل در مدیریت اجرایی پروژه‌های عمرانی وجود دارد. برای از بین بردن این شکاف می‌توان بسیاری از مطالعات اجرایی پروژه‌ها را به دانشجوبان سپرد و از آن به عنوان یک واحد درسی نام برد. این امر باعث می‌شود که دانشجویان در مقام عمل، وارد مسائل مدیریتی شوند و با قرار گرفتن در معرض کارهای کوچک مدیریتی، آمادگی لازم را برای تبدیل شدن به یک مدیر اجرایی موفق را کسب نمایند.
تجربه نشان می‌دهد که ارتباط با صنعت به تولید آگاهی و فهم بیشتر و بهتر مسائل مهندسی کمک می‌کند. فهمی که شاید نتواند از طریق مطالعه و خواندن کتاب کسب کرد. آموزش و فهم این مطلب، می‌تواند مهندسین را تبدیل به افرادی نماید که در آینده آشنا و آماده برای کسب هرسمتی باشند و تبدیل به مدیران اجرایی موفقی در زمینه پروژه‌های عمرانی گردند. سازگاری بین آموزش‌های موجود و آینده شغلی مهندسین وجود ندارد. دسته معدودی از فارغ التحصیلان دانشگاه، مشغول امور طراحی می‌شوند و اغلب آن‌ها درگیر مسائل اجرایی می‌شوند و این خود اهمیت مسئله را روشن می‌کند. موضوعی در دروس مهندسی عمران، تنها در چند واحد درسی تحت عنوان مهندسی سیستم، مدیریت پروژه و اقتصاد مهندسی خلاصه شده است که این واحدها نیز جز واحدهای اختیاری محسوب می‌شوند نه دروس اجباری. واحدهایی نظیر مدیریت مالی، مدیریت نیروی انسانی، مدیریت کارگاهی و غیره، از جمله دروسی هستند که می‌توانند این خلا را پر کنند.
یقینا در آینده شغلی مهندسین، شرکت‌ها و کارفرمایان، مهندس‌هایی که چنین دروسی را گذرانده باشند بر دیگران ترجیح می‌دهند و این نشان دهنده تفاوت نگرش همه جانبه با نگرش تک بعدی است. تحقیقات جان کمبل نشان می‌دهد که 92 درصد کارفرمایان، موافق ورود چنین مباحثی در دروس مهندسان هستند و علت آن را، برآوردن نیاز مشتری، رسیدن به هدف مطلوب، کاهش نیاز به نیروهای جانبی و بهبود چرخه سرمایه و موفقیت بیشتر در اجرای پروژه بیان می‌دارند.

5- نتیجه گیری
مباحث مطرح شده در این مقاله بر این موضوع تاکید ندارد که تمامی مدیران اجرایی پروژه‌های عمرانی بایستی مهندس عمران باشند، بلکه با توجه به دروس فنی و مهندسی مرتبط به رشته مهندسی عمران، مهندسین عمران می‌توانند طیف هدف برای تولید و پرورش مدیران اجرایی پروژه‌ها در نظر گرفته شوند و بتوان مدیران اجرایی شایسته، توانمند، با تعهد، خلاق و آشنا با تمامی جنبه‌های کاری را بوجود آورد که لازمه این امر بازنگری وسیع در واحدهای آموزشی دانشگاه‌ها و پیاده سازی روش‌های جدید آموزشی برای نیل به این هدف می‌باشد.

تشکر و قدردانی
در تهیه این مقاله از حمایت‌های زنده یاد آقای مهندس سید حسن مدرسی زاده سپاسگزاری و قدردانی می‌شود.

شنبه 31 مرداد 1394 ساعت 10:21  
 آراء    
 
 نظرات